Anatta

رهایی از پندار «منم» بالاترین شادمانی است

Anatta

رهایی از پندار «منم» بالاترین شادمانی است

آرام

دوست دارم اسم این ذهن و بدن رو بذارم «آرام». به جای محمد. انتخاب من اینه.

اسم فرد یک ذهنیت ایجاد میکنه. در ذهن خود فرد، و در ذهن کسانیکه با فرد ارتباط دارند. ذهنیتی که اسم فرد ایجاد میکنه یکی از ذهنیت هایی هست که در طول عمر فرد در ذهنش مکررا احضار میشه. من مراقبه میکنم و هنگام مراقبه عمیق از همه یا بیشتر ذهنیت ها خلاص میشم و بی واسطه واقعیت لحظه حال رو «احساس» میکنم. این خیلی خوبه. ولی وقتی دوباره در جهان روابط، در جهان ذهنیت ها قرار میگیرم - که مکررا و روزمره و خواه ناخواه قرار میگیریم - دوباره با ذهنیت ها سر و کار دارم. با ذهنیت ها هست که همدیگه رو صدا میکنیم، همدیگه رو دوست میداریم، با هم زندگی میکنیم، و از هم خاطره داریم. و من حق دارم که ذهنیتی که میخواد مکررا در ذهن خودم و در ذهن کسانیکه باهاشون رابطه دارم تکرار بشه - یعنی اسمم - رو خودم انتخاب کنم. چرا دیگران - ولو پدر و مادرم - باید انتخاب کرده باشند ؟

این ذهن و این بدن، هیچکدوم «من» نیست. و از این رو اصلا مهم نیست که اسمش چی باشه. ولی ادراک «این ذهن و بدن من است» در خارج از مراقبه عمیق بطور مکرر ظهور میکنه. مثل علف هرز که توی باغچه دوباره و دوباره در میاد. و بطور مکرر ذهنیتی که به این ادراک اشتباه الصاق شده نیز مکررا ایجاد میشه. اینکه همراه ادراک‌های ما ذهنیتی هم همراهش میاد اشکالی نداره. این طبیعت «واقعیت قراردادی» هست در مقابل «واقعیت واقعی». حالا که ذهنیت خواه ناخواه ایجاد میشه، دوست دارم ذهنیتی ایجاد بشه که کمک کننده درک واقعیت واقعی باشه. نزدیک باشه، همسو باشه، یادآور اون باشه.

در آستانه سی و شش سالگی حق این رو دارم که در این باره انتخابی داشته باشم.

.
نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.