احساس تامّ و تمام حسها، «من» را از رخداد این لحظه حذف کرده. بدون «من»، تأسف بر آنچه که از دست رفته، و تأسف بر نامطلوبىِ آنچه که هست، از بین رفته. تأسف، حسرت، رنجش، نگرانی، آرزو.
«به دنبالِ پس از این بودن» از بین رفته. به دنبال رخدادی غیر از این. «این» حس میشود، و چیزی کم ندارد. دیدن، شنیدن، بوییدن، چشیدن، لمس کردن. و لمس حس درون بدن. پدیدهای، در حال وقوع، و دیتکت شدن است. اما دیتکت کنندهای وجود ندارد.
*
«تفکر» مثل جویی موازی جاری است.. گاهی، منجر به «من» میشود.
*
انبوهی در خلاف جهت میروند.
تأسفی نیست.